گذر از غبار آینه

وضعیت : موجود

انگار که برخی لحظات در کودکی همچون نقشی پاک نشدنی بر ذهن می نشینند و انگار همین لحظات کوچیک با نقش خود میشوند آینده همان کودکی یک لحظه یک نفر یک اتفاق حتی یک کلام درشت یا سخن نرم و لطیف می ماند بر خاطر خاطره های دور،اما فراموش نشدنی شاید گذر سال ها نیز نتواند آن نفر و آن لحظه را از ذهن بزداید حتی گرد پیری بر چهره نیز شاید نتواند... که انگار در پس آن چهره میتوان همان خاطره را دید و زنده کرد من به مهره چینی های سرنوشت ایمان آورده ام من به بازی کردن با آدم ها که همچون آینه ای باز می تاباند رفتار و کرده هاشان را ایمان دارم حتی اکر روزگاری به مرور زمان این آینه را غبار گرفته باشد.

امتیاز کاربران به: گذر از غبار آینه

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.